رویکرد تاریخی به محیط زیست به مثابه موضوعی برای تضاد و همبستگی اجتماعی در جامعه ایرانی

نویسندگانمهدی رفعتی پناه مهرآبادی
همایشچهارمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایرانی
تاریخ برگزاری همایش۲۸-۳-۹۸
محل برگزاری همایشتهران
نوع ارائهسخنرانی
سطح همایشداخلی

چکیده مقاله

مفهوم محیط زیست در جهان بدان سان که امروزه درک می­کنیم مفهومی مدرن و پیوسته با مسائل اجتماعی است. این مفهوم نه صرفاً در حد یک مفهوم انتزاعی، بلکه در قامت مسأله­ای اجتماعی و در پرتو سیر تاریخی جوامع غربی: طرح مباحثی چون قرارداد اجتماعی، تأکید بر حقوق فردی و اجتماعی، انواع آزادی، پیدایش دولت مدرن و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم و شکستی که در مرجعیت­ها و به خصوص مرجعیت قدرت پدیدار گردید، خود را متبلور ساخت.  این تبلور به شکل جنبش محیط­زیستی در کنار سایر جنبش­های اجتماعی چون زنان، سیاهان و جنبش دانشجویی در پیوندی تنگاتنگ با مسائل اجتماعی مختلف چون زنان، سیاه­پوستان و گروه­های به حاشیه رانده شد قرار گرفت. همین امر منجر به ظهور گفتمان­های مختلفی چون اکوفمنیسم، عدالت محیط زیستی و در کنار این­ها برآمدن سازمان­های مردم­نهاد و غیر دولتی حامی محیط زیست و ادبیات محیط­زیستی شد. این در حالی است که در ایران به دلیل حضور دولت مطلقه و شبه مدرن پهلوی که با ادعای تجددسازی پا به عرصه سیاست و حکمرانی ایران نهاده بود، محیط زیست اسیر سیاستگذاری نهادی، نگاه دستوری برنامه­ریزی، قانونگذاری مبتنی بر رویکرد تنبیهی ضمانت اجرا و در نهایت نادیده گرفته شدن پیوستگی تاریخی مردم با محیط پیرامونشان شد. این امر در کنار سرکوب سیاسی و تمایل دولت به اقتدارگرایی منجر به تدوین سیاست­هایی چون ملی کردن مراتع و جنگل­ها، ملی کردن آب­ها، تشکیل سازمان­های مختلف محیط زیستی بدون توجه به مردم و نیازهای آن­ها به محیطی که سال­ها با آن زیسته بودند شد. در نتیجه نه تنها پیوستگی مستمر ببین مردم و سیاست­های محیط زیستی پدیدار نگردید، بلکه تضادهای اساسی در این زمینه رخ نمود، تضادهایی که امکان فراهم شدن جنبش­ و گفتمان­های محیط زیستی در ایران را ناممکن ساخت و تا به امروز همچنان ادامه دارد