نویسندگان | محمد احمدی منش |
---|---|
نشریه | مطالعات تاریخ اسلام، |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۱ |
رتبه نشریه | ISI |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
این نوشتار به مساله انحطاط دولت عباسیان در آغاز سده چهارم هجری قمری می پردازد که با تصرف بغداد به دست معزالدوله (334ه.ق) به نهایت خود رسید. یکی از مراحل مهم در روند انحطاط اقتدار سیاسی - نظامی این دولت، در زمان مقتدرباله روی داد و آن، بر هم خوردن تعادل و توازن میان اجزای نظام عباسی بود. در این نوشتار با ایجاد پیوند میان سطوح تحلیلی زمان مند (تاریخی) و هم زمانی (ساختاری)، عوامل و زمینه هایی که به مختل شدن کارایی نظام سیاسی عباسیان انجامید، در سه سطح زمان تاریخی تشریح می شوند. تمرکز این نوشتار بر مرحله هایی از فرایند پیش گفته است که در دوره خلافت مقتدر روی داد. به عنوان نتیجه می توان گفت تنگناهای اقتصادی ای که عوامل آن در درازمدت شکل گرفت و تداوم یافت، به همراه تحول در ساختارهای نظامی و اداری، سرانجام به ایجاد بحران انجامید. عدم کارامدی دیوان سالاری، و عدم توانمندی کنش گران غیرنظامی در مهار کردن آن، منجر به بر هم خوردن تعادل و توازن میان اجزای نظام حکومتی عباسیان، و نهایتا ناکارامدی آن در رویارویی با چالش های پیشِ رو منتهی گردید. این امر راه را برای دخالت گسترده نظامی پیشگان و ایفای نقش فعال از سوی آنان گشود.