نویسندگان | محسن نوبخت |
---|---|
نشریه | زبانشناخت |
شماره صفحات | ۸۵-۱۲۰ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | پائیز و زمستان ۱۳۹۱ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
اسفار کاتبان از ابوتراب خسروی، به اعتبار حضور صداهای چندگانه شخصی ت ها
با هم و در هم، متنی چندصدایی تلقی می شود . چندصدایی اصطلاحی است که
باختین برای اشاره به رمان ها ی داستایفسک ی از آن استفاده کرد، که، در آن ها،
شخصیت ها به گونه ای به مکالمه با هم م یپردازند. در رم ان های پیشامدرن، راوی
گوینده مسلط در کل متن بود که اجازه هیچ گونه ابراز عقیده ای را به شخصی ت ها
نمی داد. در دوره مدرن، این تسلط کامل راوی از بین می رود و برابری قدرت
شخصیت ها و راوی را در بیان عقایدشان شاهدیم.
حال در دوره پسامدرن، این برابری به استقلال کامل شخصیت ها در متن بدل
می شود و شخصیت ها حتی گاه از راوی / نویسنده رمان نافرمانی م ی کنند . به
این ترتیب، متن شاهد حضور آواهای متعدد م یشود و، از طریق چندصدایی، سرشت
متکثرگونه فضای پسامدرنیستی را می نمایاند. حال سؤال این است که چندصدایی
چگونه در متن تجس م یا، به عبارتی، متنیت می یابد. بر این اساس، در این مقاله، تأکید
روی بازتاب ذهنیت شخصی تها در زبان آن ها ست. بنابراین، با بررسی ترکیب و
رقابت انواع متفاوت شخصی تها و نیز حضور دیگر شخصیت ها در ذهن یک
شخصیت، چگونگی شکل گیری کانونی سازی درونه گیری شده و تأثیر آن در ایجاد
چندصدایی متن نشان داده خواهد شد. با توجه به متن های نمون ه ای که در بخش
تحلیل داده ها آورده شده، ما نه تغییر مدام زاویه دید بلکه حضور کانون ی سازهای
چندگانه را شاهدیم که کانونی شونده های دیگر را در خود جمع می کند . اینکانونی شونده ها گاهی افراد دیگری اند و گاهی خود دیگرِ کانونی ساز. بنابراین، هنگام
بازگویی مطالب از زبان کانونی ساز چندگانه، ضمیر های اول شخص و سوم شخص را
می بینیم که از جانب خود کانونی ساز برای اشاره به خود به کار می رود: خود عینی و
بدین ترتیب، صداهای متفاوت تأثیر .« او» و « من » خود ذهنی اش، یعنی ضمیر های
زبانی خود را در متن تجسم می بخشند و متن، به واسطه چند شخصیتیِ حاصل از این
خودهای متفاوت، چندصدایی بودن خود را متجلی م یسازد.
tags: پسامدرنیسم، چندصدایی، چندشخصیتی، اسفار کاتبا ، ن ابوتراب خسروی.